وبینار رایگان ماتریس RDoC در اختلالات شناختی رویداد آنلاین
تاریخ شروع:
تاریخ پایان:
- به وقت:
- دستهبندی:آموزشی و تحصیلی
برگزارکننده
نوروفیل
بلیت undefined
توضیحات وبینار رایگان ماتریس RDoC در اختلالات شناختی
تا پیش از سالهای پایانی قرن نوزدهم، پزشکان بیماریها را براساس نشانههای ظاهری مثل تب و تاول دستهبندی میکردند. چون سرنخ دیگری نداشتند، این کارشان غیرمنطقی نبود. این رویه زمانی عوض شد که دانشمندانی مثل لویی پاستور و رابرت کخ پی بردند که علت بسیاری از بیماریها باکتریهایی هستند که با چشم غیرمسلح دیده نمیشوند. پس از آن، حوزهی پزشکی بهواسطهی تلاشهایش در جهت یافتن راههایی برای خلاصی یافتن از آن ارگانیسمها، و نه فقط اکتفای صرف به درمان دملها و تبهای ناشی از آنها، متحول شد.
نظام تشخیصی و دسته بندی مشکلات و اختلالات روانپزشکی، با وجود پی بردن پزشکان و محققان به علل اصلی بسیاری از این مشکلات، هنوز به شیوهی طبابت قرن نوزدهم عمل میکند؛ بدین نحوه که هنوز برای تشخیص گذاری از نشانههای ظاهری بیماران استفاده میکند. نمود این نوع تشخیص گذاری در کتاب «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM)» که توسط انجمن روانپزشکی امریکا منتشر شده است، قابل مشاهده است.
از مشکلات این نوع از نظام تشخیصی علاوه بر تکیه بر علائم و نشانه های ظاهری بیماران، نبود پایایی مناسب تشخیصی به معنای ناتوانی در ایجاد نتایج و تشخیصهایی یکپارچه و تکرار پذیر است. وقتی یک فرد با یک سری علائم و نشانهها از سوی پزشکان متفاوت تشخیص های متفاوتی دریافت میکند، این تشخیصهای متفاوت، درمانهای متفاوتی را در پی دارد که علاوه بر درمان نشدن تبعات دیگری را برای فرد بیمار در پی دارد که شاید جبران پذیر نباشد.
وجود ناکارآمدیهای این نظام تشخیصی، سبب اعتراض بسیاری از متخصصان امریکایی،از جمله رهبران انجمن روانشناسی امریکا و انجمن مشاورهی امریکا شد. حیرتانگیزترین مخالفت با جدیدترین نسخه DSM را موسسهی ملی سلامت روان (NIMH) انجام داد، موسسهای که تامین مالی اکثر پژوهشهای روانپزشکی امریکا را برعهده دارد.
چند هفته پیش از انتشار رسمی DSM 5، توماس اینسل رئیس این مؤسسه اعلام کرد که سازمان تحت امر او دیگر قادر به پشتیبانی از «تشخیصهای مبتی بر علائم» DSM نیست. در عوض، این مؤسسه تأمین مالیاش را به پروژهی موسوم به «معیارهای دامنهی تحقیق (RDoC)» با هدف ایجاد چهارچوبی مطالعاتی که نظام تشخیصی کنونی را تحت پوشش قرار دهد، متمرکز کرده است.
اهداف اصلی RDoC عبارتند از:
• ترویج تحقیقات حول محور ابعاد اساسی عملکرد مغزی که در زیربنای رفتار طبیعی و غیرطبیعی انسان نهفته است.
• شناسایی زیستی نشانگرها و عوامل خطر ابتلا به اختلالات روانی.
• توسعه مداخلات درمانی دقیق تر و موثرتر.
به دلیل اهمیت این پروژه و اهدافی که دارد، اطلاع از آن برای تمام بالینگران، پزشکان، رواندرمانگران، مشاوران و کلیه دستاندرکاران سلامت روان به ویژه محققان این حوزه لازم و ضروری است.
در این وبینار، رضا خامکی، دانشآموخته علوم شناختی در گرایش توانبخشی شناختی، که در حال حاضر در حوزه ارزیابی نوروسایکولوژیک از تشخیصهای مغز محور بهره میبرد، بهواسطه مطالعاتی که درحیطه ارزیابی با رویکرد RDoC داشته، با هدف آشنایی مخاطبان با این پروژهی جدید به تفصیل به سوالات زیر پاسخ میدهد:
ماتریس RDoC چیست؟
آیا RDoC در بالین قابل استفاده است؟
اهمیت ارزیابیهای فراتشخیصی چیستند؟
تفاوتهای RDoC و DSM چیست؟
منظور از شخصیسازی کردن درمان چیست؟
این وبینار رایگان است و شرکت در آن برای عموم و تمامی علاقهمندان به حوزه مغز و شناخت مفید میباشد.